چیزهایی که دراین مطلب یاد خواهید گرفت:
- چگونه بیت کوین مارا به سمت پول سالم میبرد
- مقدمه ای بر گره ها، بلاک چین و استخراج
- اقتصاد بیت کوین – عرضه پول و تورم
- محدودیت های بیت کوین
بیت کوین توسط یک فرد (یا گروهی از افراد) که با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو ساخته شده است. تا به امروز، هیچ کس نمی داند که ساتوشی ناکاموتو کیست و مسلماً این بزرگترین میراث آنها برای جامعه بیت کوین و ارزهای دیجیتال است.
پس از اینکه بیت کوین به اندازه کافی قوی شد ناکاموتو با ناپدید شدن اولین نقطه مرکزی برای شکست بیت کوین را از بین برد.
اگر طلا توسط شخصی اختراع شده بود، آن شخص مسلماً تأثیر زیادی بر اختراع او داشت. علاوه بر این، اگر کسی کلیدی را نگه می داشت که به آنها اجازه می داد اقتصاد طلا را کنترل کنند، قدرت خیلی زیادی را در اختیار داشتند.
آنها همچنین در برابر درخواست، رشوه، اقدامات قانونی، زور و تهدید و در غیر این صورت فشار قوی و زیاد برای تغییر اختراع خود به نفع یک طرف شاید یک دولت یا مافیا آسیب پذیر خواهند بود. در هر صورت، کل سیستم در یک نقطه مرکزی آسیب پذیر خواهد بود. این مورد بیت کوین صدق نمیکند.
همچنین، هیچ فرقه شخصی در اطراف خالق آن وجود ندارد، کسی که قوانین را بدون کنترل دیکته کرد. بیت کوین متعلق به جهان است و هیچ شخص یا کشوری صلاحیت قضایی کنترل آن را ندارد.
رمزنگاری و اقتصاد:
بیت کوین محاسبات و رمزنگاری را با یک سیستم هوشمندانه از رقابت اقتصادی و پاداش ترکیب می کند که تضمین می کند احترام به قوانین بدون نیاز به یک مرجع مرکزی به نفع همه است. در عوض، شبکه خودش را مدیریت می کند و هیچ طرف سیستم کنترل نمیشود.
بیت کوین به کارهای صادقانهای که از شبکه پشتیبانی میکنند پاداش میدهد (همانطور که در زیر خواهیم دید یعنی اعتبارسنجی تراکنشها) در حالی که مطمئن میشود که تقلب ممکن نیست. این کار همچنین روشی است که از طریق آن بیت کوین های جدید به صورت برنامهریزیشده به سیستم وارد میشود، تا اطمینان حاصل شود که عرضه میتواند به روشی قابل پیشبینی رشد کند و از استخراج همه واحد ها در زمان کم جلوگیری کندکه میتواند ویژگی کمیت را در رابطه با پول سالم تامین کند.
این اثرات با رشد شبکه به طور تصاعدی رشد می کنند. در واقع، بیشتر قدرت بیت کوین از شبکه متنوع و در حال رشد و قوی آن ناشی می شود.
شرکت کنندگان بیت کوین ممکن است گاهی اوقات منافع متضادی داشته باشند، اما همه آنها در یک هدف نهایی مشترک هستند یعنی موفقیت بیت کوین.
بنابراین چه کسی دفتر کل بیت کوین را کنترل می کند و چگونه می تواند به پول مناسب دست یابد؟ برای پاسخ به این سؤالات، لازم است بدانیم سیستم چگونه طراحی شده است.
طراحی بیت کوین:
بیت کوین چیزهای زیادی است، اما ما در اینجا بر عناصر طراحی تمرکز خواهیم کرد.
اولاً، بیتکوین یک شبکه همتا به همتا از رایانهها است که همگی از مجموعهای از قوانین و دستورالعملها (پروتکل بیتکوین) برای اعتبارسنجی تراکنشها و صدور سکههای جدید پیروی میکنند. هر رایانهای که هر نرم افزاری را اجرا می کند که به این قوانین احترام می گذارد، میتواند در شبکه بیت کوین شرکت کند. به این رایانهها گرههای بیت کوین می گویند.
به این پروتکل به عنوان قوانین بانکی یک کشور فکر کنید. هر بانکی می تواند فعالیت کند، به شرط اینکه قوانین را رعایت کند. تفاوت این است که پروتکل بیت کوین توسط کد اجرا می شود، نه توسط دادگاه به این معنی که بسیار قابل اعتمادتر است.
دوم، بیت کوین دارای دفتر کل تمام تراکنش ها است که بلاک چین نامیده می شود. تراکنشها در بلوک هایی ثبت می شوند که در فواصل زمانی تعیین شده ایجاد می شوند و برای ایجاد یک زنجیره به بلوک قبلی متصل می شوند که امنیت شبکه افزایش یابد و هکان غیر ممکن شود.(دلیل آن بعدا شرح داده میشود)
در نهایت، مکانیسمی برای اضافه کردن بلاک ها به بلاک چین و دستیابی به توافق (مکانیسم اجماع) وجود دارد که تراکنش ها معتبر هستند و کل زنجیره دقیق است. به این میگن ماینینگ یا استخراج بیتکوین.
شرکت کنندگان نیازی به اعتماد به یکدیگر ندارند. آنها فقط باید به قوانین و کدها اعتماد کنند و آنها را دقیق اجرا کنند.
پس این در عمل چگونه کار می کند؟
بلاک چین: اعتماد کنید اما تأیید کنید:
انقلابیترین ویژگی بیتکوین، دفتر کل آن است (همچنین به عنوان زنجیره بلوکی(بلاک چین) شناخته میشود ) و در نحوه اعتبارسنجی تراکنشها.
ما باید به بانکها اعتماد کنیم که یکپارچگی دفترشان را حفظ کنند، اما نمیتوانیم آن را برای خود تأیید کنیم. اگر یک بانک یک ریال را به بانک دیگری ارسال کند، باید به آنها اعتماد کنیم تا آن ریال را از حساب خود حذف کنند. این به این دلیل است که فقط آنها می توانند دفتر کل خود را ببینند و به روز کنند. ما نمیتوانیم ببینیم که آیا آنها اشتباه میکنند یا هنگام تمدید اعتبار، انتخابهای ضعیفی انجام میدهند. همانطور که بحران مالی ۲۰۰۸ به ما آموخت، این همیشه ایده خوبی نیست.
بانکها انگیزه دارند که از قانون حمایت کنند، اما تاریخ نشان میدهد که آنها میتوانند به دور خود بروند یا حتی مقررات را به نفع خود تغییر دهند و آنها را انقدر پیچیده میکنند تا هیچکس متوجه قانون آن نشود.
این با این واقعیت بدتر شد که تعداد کمی از افراد حتی به حساب کتابها دسترسی داشتند و تعداد کمی که به این حساب کتاب دسترسی داشتند، برای درک پیچیدگی آن مشکل داشتند.
بیت کوین این منطق را برعکس می کند. بیت کوین به جای یک دفتر کل که توسط یک مقام مرکزی قفلو کنترل می شود، تضمین می کند که هر کسی می تواند یک کپی از دفتر کل حاوی تمام تراکنش هایی که تا به حال اتفاق افتاده را داشته باشد. همه می توانند به صورت ریاضی تایید کنند که هر تراکنش در آن مشروع است. تراکنش هایی که قوانین را رعایت نمی کنند به طور خودکار توسط نرم افزار رد می شوند.
تراکنشهای بیتکوین تقریباً هر ۱۰ دقیقه در یک بلوک جمع میشوند، که سپس به زنجیره طولانی بلوکهایی که شامل تمام تراکنشهای قبلی است (از این رو اصطلاح بلاکچین) اضافه میشود. این فرآیند اضافه کردن بلوکهای جدید به این دفتر کل مشترک، استخراج نامیده میشود.
سوال دفتر کل مشترک این است که چگونه همه ما قبول داریم که نسخه فعلی به روزترین نسخه است؟ چگونه هزاران رایانه مختلف در سراسر جهان میتوانند بدون مسئول به اجماع برسند؟
چگونه استخراج بیت کوین به عنوان یک انگیزه عمل می کند:
راه حل ارائه شده توسط بیت کوین برای این مشکل قدیمی محاسباتی شامل ریاضیات، رقابت و پاداش های اقتصادی است و به نام ماینینگیا استخراج کردن شناخته می شود.
استخراج شامل مسابقهای برای حل یک مسئله پیچیده ریاضی است که به طور متوسط ۱۰ دقیقه طول می کشد و هر دو هفته یکبار یا هر ۲۰۱۶ بلاک تشکیل شده برای محاسبه قدرت محاسباتی فعلی تنظیم می شود. برنده میتواند بلوک فعلی تراکنشها را اضافه کند و برای تلاشهای خود پاداشی دریافت میکند (به آن سوبسید بلاک میگویند)
نکته این است که همه به راحتی می توانند درستی راه حل را تأیید کنند. اگر یک ماینر تقلب کند، همه شرکتکنندگان دیگر به سادگی بلوک را کنار میگذارند. یک متقلب نه تنها پاداش، بلکه تمام پولی که صرف انرژی برای استخراج آن بلوک میشود را نیز از دست میدهد. این زیان ترکیبی بسیار بیشتر از سود مورد انتظار است.
اگرچه در تئوری هر کسی میتواند در ماینینگ شرکت کند، مشکل ریاضی آنقدر سخت است و رقابت آنقدر شدید است که حتی امروز برای داشتن یک شانس به صدها کامپیوتر تخصصی نیاز دارید که خود کاملاً یک سرمایهگذاری است.
علیرغم هزینه، استخراج یک صنعت رقابتی بسیار سودآور است. این رقابت تاکنون تضمین کرده است که هیچ شخص یا ارگانی کنترل اکثریت قدرت را در دست ندارد.
علاوه بر این، این یک چرخه مثبت است. هر چه بیت کوین ارزش بیشتری کسب کند، ماینرهای بیشتری در شبکه باشند، تقلب سخت تر می شود و بیت کوین قویتر میشود.
عرضه پول و تورم:
استخراج همچنین راهی است که از طریق آن بیت کوین جدید در سیستم منتشر می شود.
هر کسی که در رقابت برای حل مشکل رمزنگاری برنده شود، میتواند بلوک جدیدی از تراکنشها را به بلاک چین اضافه کند به علاوه پاداشی شامل کارمزد تراکنش و بیتکوین جدید.
کارمزد تراکنش مجموع کارمزدهای پرداخت شده برای تمام تراکنشهای موجود در آن بلوک است که بر اساس تقاضا متفاوت است. آنها بیتکوین هایی هستند که در حال حاضر در گردش هستند.
از سوی دیگر، جوایز بلوک شامل سکههای کاملاً جدید نیز میشود. در واقع بیتکوین موجود از طریق استخراج وارد شبکه شده است. نرخ بیت کوین جدید از ۵۰ در هر بلوک در سال ۲۰۰۹ شروع شده است، اما این عدد طبق پروتکل هر چهار سال یکبار به صورت برنامهریزی به نصف کاهش مییابد که به ان هالوینگ بیتکوین میگویند.
پاداش فعلی ۶.۲۵ بیتکوین به ازای هر بلوک تا سال ۲۰۲۴ تعیین شده است. این روند تا زمانی که تمام ۲۱ میلیون بیتکوین وجود داشته باشد ادامه خواهد داشت و در آن زمان ماینرها فقط کارمزد تراکنش را دریافت خواهند کرد.
هیچ راهی وجود ندارد که کسی بتواند خودسرانه بیتکوین جدیدی ایجاد کند یا نرخ انتشار را به هم بزند مگر اینکه همه (یا حداقل ۵۱%) شبکه با تغییر پروتکل موافقت کنند. و یافتن این توافق بسیار بسیار بعید و سخت خواهد بود.
این کمیت برنامه ریزی شده (ترکیبی از عرضه ثابت با نرخ انتشار قابل پیش بینی) هرگونه عدم اطمینان در مورد تورم را به طور کامل برطرف می کند.
پول سالم نهایی؟
ما به تازگی دیدیم که چگونه، بر خلاف ارزهای فیات، بیتکوین به کمبود دیجیتال (کمیت) قابل اعتماد بدون هیچ مسئولی دست می یابد.
خاصیتهای مشترک پول سالم و بیت کوین:
دوام: معماری بلاک چین آن را فوق العاده قوی می کند. از آنجایی که هر گره یک کپی از دفتر کل دارد، از بین بردن شبکه بیتکوین مستلزم آن است که تمام گرههای توزیع شده در سراسر جهان (و بالاتر) به همراه تعداد زیادی نسخه پشتیبان به طور همزمان از بین بروند و یا تغییر کنند و این خیلی بعید است.
تقسیم پذیری: کوچکترین واحد بیتکوین که ساتوشی نام دارد، 0.00000001 یک سکه است. در مقادیر امروزی، این مرتبهها دقیقتر از کوچکترین تراکنشهای کوچک است. با این حال، به دلیل هزینه های شبکه، این سطح از دقت در حال حاضر عملی نیست در زیر به این موضوع خواهیم پرداخت.
قابلیت تعویض: همه بیتکوینها یکسان ایجاد میشوند و ارزش برابری دارند درست مانند یک گرم طلا با هر گرم طلای دیگر.
قابلیت حمل و نقل: بیتکوین کاملا دیجیتالی است و به طرز باورنکردنی قابل حمل است. می توان آن را روی کامپیوتر، تلفن همراه و روی کاغذ ذخیره کرد. می توان آن را فوراً به هر نقطه از جهان فقط با اتصال به اینترنت منتقل کرد و یا حتی بدون اتصال.
محدودیت های بیت کوین:
البته، هیچ سیستمی کامل نیست و یک سیستم غیرمتمرکز و توزیع شده مانند بیتکوین از محدودیت هایی رنج می برد که یک سیستم متمرکز از آن رنج می برد.
محدودیت اصلی سه گانه بین امنیت، مقیاس پذیری و تمرکززدایی است. این به این معنی است که هنگام طراحی یک شبکه معاوضه هایی وجود دارد و شما نمی توانید هر سه مورد را داشته باشید. به عبارت دیگر، شما نمی توانید همچیز را داشتهباشید.
مقیاس پذیری ظرفیت سیستم برای اجرای حجم بالاتری از تراکنشها است
امنیت،ظرفیت محافظت از دفتر کل در برابر تقلب، هک یا سایر حملات است
تمرکززدایی، افزونگی سیستم است. این چیزی است که هر یک از طرفین را از کنترل شبکه باز می دارد
به عنوان مثال، پول فیات بسیار مقیاس پذیر و نسبتاً امن است. از طرف دیگر، کاملاً متمرکز است و توسط افراد بسیار کمی کنترل می شود.
از سوی دیگر، بیت کوین برای تمرکز بر تمرکززدایی طراحی شده است و فوق العاده ایمن است. این به قیمت مقیاس پذیری است. در حال حاضر، حداکثر سرعت بیتکوین در حدود پنج تراکنش در ثانیه است که آن را برای استفاده در مقیاس غیرعملی می کند.
این توضیح می دهد که چرا در حال حاضر بیتکوین به عنوان یک فروشگاه ارزش و کمتر به عنوان یک وسیله مبادله محبوب است. در مقاله بعدی به این خواهیم پرداخت که چگونه این سه راه حل می شود تا بیتکوین و سایر ارزهای رمزنگاری شده در مقیاس باشند، بدون اینکه ویژگیهای پول سالم را به خطر بیندازند.